*سرزمین پری ها*

خبر شیرین

  حکايت نماز عجيب يک دختر بچه کانون گفتگوي قرآني نوشت: يک وقتي ما( حاج آقا قرائتي) در ستاد نماز نوشتيم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شيرين‌ترين نمازي که خوانديد براي ما بنويسيد. يک دختر يازده ساله يک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر يازده ساله ما ريش‌سفيدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شيرين‌ترين نمازي که خواندم اين است. گفت در اتوبوس داشتم مي‌رفتم يک مرتبه ديدم خورشيد دارد غروب مي‌کند يادم آمد نماز نخواندم، به بابايم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب بايد بخواني، حالا که اينجا توي جاده است و بيابان، گفت برويم به راننده بگوييم نگه‌دار، گفت راننده بخاطر يک بچه دختر نگ...
17 آذر 1391
1